غرند

لغت نامه دهخدا

غرند. [ غ َ رَ ] ( ص ) آن زن بود که به دوشیزه دهند، و دوشیزه برنیاید. ( فرهنگ اسدی ) :
نرم نرمک چو عروسی که غرند آمده بود
باز آن سوی بریدش که از آن سو بازآ .ابوالعباس ( از فرهنگ اسدی ).زنی که به نام دوشیزه به شوی دهند ودوشیزه نباشد.

فرهنگ معین

(غَ رَ ) (ص . ) دختری که در شب زفاف معلوم شود که باکره نیست .

فرهنگ عمید

دختر غیر باکره که به عنوان باکره شوهر دهند.

فرهنگ فارسی

( صفت ) زنی که به عنوان دوشیزه به شوهر دهند و دوشیزه نباشد .

ویکی واژه

دختری که در شب زفاف معلوم شود که باکره نیست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تک نیت فال تک نیت فال نوستراداموس فال نوستراداموس