لغت نامه دهخدا
این نخواندی کالکلام ای مستهام
فی شجون جره جر الکلام.مولوی.- امر شجون ؛ امر عظیم :
چون پیاپی گشت آن امر شجون
نیل می آمد سراسر جمله خون.مولوی.رجوع به شجن شود.
شجون. [ ش ُ ] ( ع مص ) لازم و متعدی است. اندوهگین کردن. || اندوهگین شدن. ( از منتهی الارب ).