سل کردن
سل کردن. [ س ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) روان کردن. ( آنندراج ) ( غیاث ) : شریانها که بگشایند و ببرند و سل کنند و داغ برنهند دوازده است. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
روان کردن .
{solation} [شیمی] پراکنده کردن ذرات کلوئیدی در بستری از گاز یا مایع یا جامد
پراکنده کردن ذرات کلوئیدی در بستری از گاز یا مایع یا جامد.