دوشه

لغت نامه دهخدا

دوشه. [ ش َ / ش ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به دوش ( ریشه ماضی دوشیدن ). || ( اِ مرکب ) ظرف و خنور که در آن شیر دوشند. دوشنه. و غالباً به صورت مرکب بکار رود چون شیردوشه. گاودوشه. ( ازیادداشت مؤلف ). به معنی دوشنه است که ظرف شیر دوشیدن باشد. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( از فرهنگ جهانگیری ) ( از شرفنامه منیری ). رجوع به گاودوش و دوشنه شود.

فرهنگ معین

(ش ) (اِمر. ) ظرفی که در آن شیر بدوشند.

فرهنگ عمید

ظرف شیر دوشیدن، ظرفی که در آن شیر بدوشند، گاودوش، گاودوشه، کاویش.

دانشنامه عمومی

دوشه ( به لهستانی: Dusze ) یک روستا در لهستان است که در گمینا راجووو واقع شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

غاری تاریخی و بسیار بااهمیت در روستای کرشوراب، از توابع بخش چگنی خرم آباد، واقع در استان لرستان. محوطۀ داخلی غار ارتفاعی در حدود پنج متر دارد. در درون غار و در انتهای آن سفال شکسته، اسکلت انسان و جانوران به دست آمده است و علاوه بر این آثار، وجود دو کتیبه در دیوارۀ غربی و بیش از صد نقاشی بر دیواره های آن اهمیت این غار را دوچندان کرده است. مناظر زیبای پیرامون غار و ویژگی های جالب زیست محیطی منطقه نیز بر ارزش گردشگری آن افزوده است.

ویکی واژه

ظرفی که در آن شیر بدوشند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال آرزو فال آرزو فال اعداد فال اعداد فال انبیا فال انبیا