یزنه

لغت نامه دهخدا

یزنه. [ ی َ ن َ / ن ِ ] ( ترکی ، اِ ) شوهر خواهر. ( ناظم الاطباء )( از فرهنگ جهانگیری ) ( از غیاث ) ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ). آیزنه. ظأم. ظأب. شوی خواهر. ( یادداشت مؤلف ). در تداول امروز آذربایجان به کسر یاء تلفظ شود.

فرهنگ معین

(یَ نِ ) (اِ. ) آیزنه ، شوهر خواهر.

فرهنگ عمید

آیزنه، شوهرخواهر.

فرهنگ فارسی

آیزنه، شوهرخواهر
شوهر خواهر آیزنه ظام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم