لغت نامه دهخدا
یارم. [ رَ / رِ ] ( ترکی، اِ ) نیم. نصف. ( از آنندراج ).
یارم. [ رِ ] ( اِخ ) از قرای اصفهان است. ( مراصد الاطلاع ). از قرای اصفهان است و ابوموسی حافظ بدان منسوب است. ( از معجم البلدان ).
یارم. [ رَ / رِ ] ( ترکی، اِ ) نیم. نصف. ( از آنندراج ).
یارم. [ رِ ] ( اِخ ) از قرای اصفهان است. ( مراصد الاطلاع ). از قرای اصفهان است و ابوموسی حافظ بدان منسوب است. ( از معجم البلدان ).
نیم نصف
captionیارمlatitudeیارمlongitudeیارم
یارم ( به انگلیسی: Yarm ) یک شهرک در بریتانیا است که در انگلستان واقع شده است.
یارم ۸٬۶۷۹ نفر جمعیت دارد.
مترادف نصفه، نیمه در زبان فارسی؛ زمانی صرف میشود که بخواهند از کُل نصفش را توصیف کنند. یارمجهَ باغ. یارِمین یارِه سه. یک چهارم.
شکافتن، مانند عمل شکافتن چوب یا درخت خشک برای تنور یا گرما.
دوست و کمک حال تلویحاً زن، همسر.