گچک

لغت نامه دهخدا

گچک.[ گ ِ چ َ ] ( اِ ) سازی است معروف و مشهور به کمانچه. ( برهان ) ( آنندراج ) ( جهانگیری ) ( انجمن آرا ). آلت موسیقی. غجک. عجک. ( برهان ). غژک. کجک. طنبور :
ز هر مو چون گچک میکرد فریاد
دل اصحاب میگشت از غم آزاد.
خوارزمی ( از فرهنگ نظام و برهان قاطع چ معین ).

فرهنگ معین

(گ چَ )(اِ. )نام سازی است شبیه کمانچه که با آرشه نواخته می شود.

فرهنگ عمید

= غژک

فرهنگ فارسی

( اسم ) کمانچه کجک : زهر مو چون گچک میکرد فریاد دل اصحاب میگشت از غم آزاد . ( خوارزمی )

ویکی واژه

نام سازی است شبیه کمانچه که با آرشه نواخته می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال جذب فال جذب فال ارمنی فال ارمنی فال اعداد فال اعداد