گفت و شنود

لغت نامه دهخدا

گفت و شنود. [ گ ُ ت ُ ش َ / ش ِ / ش ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) گفتن و شنودن. مباحثه. مکالمه. جر و بحث :
تااز برای گفت و شنود است خلق را
گوش سخن نیوش و زبان سخن گزار.سوزنی.عمری گذشت و گفت و شنود تو رو نداد
ای بی نصیب گوشم و ای بی نوا لبم.عرفی ( از آنندراج ).رجوع به گفت و شنید شود.

فرهنگ معین

(گُ تُ شُ ) (اِمص . ) ۱ - گفتن و شنیدن مکالمه . ۲ - مباحثه ، جر و بحث .

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گفتن و شنیدن مکالمه . ۲ - مباحثه جر و بحث .

ویکی واژه

گفتن و شنیدن مکالمه.
مباحثه، جر و بحث.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم