کودکش

لغت نامه دهخدا

کودکش. [ کو ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) کناس را گویند. ( آنندراج ). کودکشنده. کناس. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کوت کش شود. || جاروب کش کوچه و برزن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) کناس .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم