کمیسر. [ ک ُ س ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) مأمور. ( فرهنگ فارسی معین ). || کلانتر. ( فرهنگ فارسی معین ). کلانتر. رئیس کلانتری. ( فرهنگ لغات عامیانه جمال زاده ).
فرهنگ معین
(کُ س ) [ فر. ] (اِ. ) کلانتر.
فرهنگ عمید
مٲمور پلیس.
فرهنگ فارسی
کلانتر، مباشر ( اسم ) ۱ - مامور ۲ - کلانتر
دانشنامه عمومی
کمیسر (مجلس اسکاتلند). پیش از شکل گیری پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و ایرلند، کمیسر مجلس به مردی گفته می شد که از هر یک از شایرهای اسکاتلند به مجلس اسکاتلند در پادشاهی اسکاتلند فرستاده می شد.