کلیم دست

لغت نامه دهخدا

کلیم دست. [ ک َ دَ ] ( ص مرکب ) به معنی مبارک دست و نادردست و پاکیزه دست باشد یعنی در کارها ید بیضا نماید. ( برهان ) ( آنندراج ). مبارک دست. ( ناظم الاطباء ). آنکه در کارها مانند موسی ( ع ) ید بیضا کند. کسی که امور را به نیکی و خوبی انجام دهد. ( فرهنگ فارسی معین ). || چست و قابل. || کامیاب. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

( ~ . دَ ) [ ع - فا. ] (ص مر. ) مبارک دست ، کامیاب .

فرهنگ فارسی

آنکه در کار ها مانند موسی ۴ ید بیضا کند کسی که امور را بنیکی و خوبی انجام دهد .

ویکی واژه

مبارک دست، کامیاب.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال حافظ فال حافظ فال ای چینگ فال ای چینگ فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال قهوه فال قهوه