کف کردن

فرهنگ معین

(کَ کَ دَ ) (مص ل . ) ۱ - تولید کف شدن . ۲ - (عا. ) عشقی شدن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - تولید کف شدن . ۲ - عشقی شدن . یا کف کردن دهان . پدید شدن کف بر اطراف دهان : ( از بس حرف زدم دهانم کف کرد ) . ( بسیار سخن گفتم ) .

فرهنگستان زبان و ادب

{gushing} [علوم و فنّاوری غذا] تشکیل کف بسیار در آبجو در هنگام باز کردن بطری یا بشکه

ویکی واژه

تولید کف شدن.
عشقی شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال جذب فال جذب فال کارت فال کارت فال ماهجونگ فال ماهجونگ