کرایه کردن

لغت نامه دهخدا

کرایه کردن. [ ک ِ ی َ / ی ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به مزد گرفتن. ( زمخشری ). به اجاره گرفتن. || ارزیدن. قابلیت داشتن. سزاوار بودن. ( از یادداشت مؤلف ). لایق مراتب چیزی بودن. ( از آنندراج ). کرا کردن :
جهان کرایه دیدن نمی کند صائب
چو غنچه سر ز گریبان برون میار و برو.صائب ( از آنندراج ).

اسرع وقت یعنی چه؟
اسرع وقت یعنی چه؟
ژرف یعنی چه؟
ژرف یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز