کارافزا

لغت نامه دهخدا

کارافزا. [ اَ ] ( نف مرکب ) رجوع به کارافزای شود.

فرهنگ عمید

مایۀ دردسر و گرفتاری، مزاحم.

فرهنگستان زبان و ادب

{ergogenic aid} [ورزش] هر عاملی که عملکرد بدن را تقویت کند

ویکی واژه

هر عاملی که عملکرد بدن را تقویت کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال ای چینگ فال ای چینگ فال عشقی فال عشقی فال اوراکل فال اوراکل