چپاول

لغت نامه دهخدا

چپاول. [ چ َ وُ ] ( ترکی ، اِ ) تاختن فوجی از لشکر جداشده ، بر سر مخالف از مسافت بعید. ( آنندراج ). تاخت وتازگروهی از لشکر از مسافت دور بر سر گروه مخالف. ( ناظم الاطباء ). || غارت کردن. ( فرهنگ نظام ). تاراج. تالان. غارت. چپو. یغما. چپاولگری :
از ترکتاز غمزه شوخ ستمگرت
در کشور خرابه دلهاچپاول است.زکی ندیم ( از آنندراج ).|| در ترکی بمعنی فوجی است که برای تاختن معین نشده باشد. ( فرهنگ نظام ). رجوع به چپاول کردن و چپو و تاراج و غارت و یغما و چپاولگری شود.

فرهنگ معین

(چَ وُ ) [ تر. ] (اِ. ) غارت ، تاراج .

فرهنگ عمید

غارت، یغما، تاراج، چپو.

فرهنگ فارسی

غارت، یغما، تاراج، چپو
( اسم ) غارت تاراج یغما.
تاختن فوجی از لشکر جدا شده بر سر مخالف از مسافت بعید . تاخت و تاز گروهی از لشکر از مسافت دور بر سر گروه مخالف . یا غارت کردن . یا در ترکی بمعنی فوجی است که برای تاختن معین نشده باشد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم