چپ دادن

لغت نامه دهخدا

چپ دادن. [ چ َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از فریب و دغا دادن باشد. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). فریب دادن. ( ناظم الاطباء ). غدر کردن. ( فرهنگ نظام ) :
گریبان گیر و اینجا کش مرا گر تو بخواهی خوش
تو صیادی و ما صیدت چگونه چپ دهی ما را.مولوی ( از انجمن آرا ). || ترک کردن و واگذاشتن. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). طرح کردن. ( برهان ) ( فرهنگ نظام ). طرح دادن. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). دور کردن. ( ناظم الاطباء ). رد کردن و نپسندیدن. ( امثال و حکم دهخدا ).ترک دادن. ( انجمن آرا ). ( آنندراج ) :
بسیار نگه کرد چپ و راست دلم
چپ داد بتان را و ترا خواست دلم.نظامی ( از انجمن آرا ).کجا بودی تو ای گلبرک خندان راست گو امشب
که چون چپ داده ای امروز گلبویان رعنا را؟میرخسرو ( از آنندراج ).|| وصله کردن. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(چَ. دَ ) (مص م . ) ۱ - فریفتن . ۲ - واگذاشتن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- فریب دادن فریفتن . ۲- ترک کردن واگذاشتن .
کنایه از فریب و دغل دادن باشد . فریب دادن . غدر کردن . یا ترک کردن و وا گذاشتن .

ویکی واژه

فریفتن.
واگذاشتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم