چشم گشته

لغت نامه دهخدا

چشم گشته. [ چ َ / چ ِ گ َ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) احول بود. ( فرهنگ اسدی ). احول را گویند. ( برهان ). احول که عبارت از کج نظر باشد. ( آنندراج ). احول و لوچ. ( ناظم الاطباء ). احول و کج بین. ( فرهنگ نظام ) :
هجا کرده ست پنهان شاعران را
قریع، آن کور ملعون چشم گشته.عسجدی ( از فرهنگ اسدی ).

فرهنگ معین

( ~. گَ تِ )(ص مف . )احول ، کج نظر.

فرهنگ عمید

کج چشم، چپ چشم، کجبین، لوچ، احول: هجا کرده ست پنهان شاعران را / قریع آن کور ملعون چشم گشته (عسجدی: لغت نامه: چشم گشته ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) احول کج نظر لوچ .
کج چشم، چپ چشم، کج بین، لوچ، احول

ویکی واژه

احول، کج نظر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تماس فال تماس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ماهجونگ فال ماهجونگ