چاردیواری. [ دی ] ( اِ مرکب ) خانه. محوطه ای که فقط چهار دیوار دارد بی هیچ بنای دیگر. جدیر؛ چاردیواری. ( منتهی الارب ). جدرالجدار؛ چاردیواری ساخت. ( منتهی الارب ). - امثال : چاردیواری اختیاری ؛ مثلی است که از آن آزادی مسکن و منزل اراده کنند یعنی هر خانه مصون از تعرض است. || بودجه چاردیواری یعنی بودجه کامل و دربست. || میدان و آبشتگاه. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
خانه . محوطه ایکه فقط چهار دیوار دارد بی هیچ بنای دیگر . جدیر : چار دیواری ساخت . یا میدان و آبشتگاه . یا چار دیواری اختیاری .