پیوس. ( اِ ) انتظار. امید. پیوز. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). بیوس : با عقل کار دیده بخلوت شکایتی میکردم از نکایت گردون پرفسوس گفتم ز جور اوست که ارباب فضل را عمر عزیز میرود اندر سر پیوس.ابن یمین. || طمع. توقع. ( برهان ). - به پیوسی ؛ توقع. طمع : به پیوسی از جهان دانی که چون آید مرا همچنان کز پارگین امید کردن کوثری.انوری.افسوس که دور به پیوسی بگذشت وین عمر چو جان عزیزم از سی بگذشت اکنون چه خوشی و گر خوشی دست دهد صد کاسه بنانی چوعروسی بگذشت.( از صحاح الفرس ).
( اسم ) ۱- انتظار امید : با عقل کار دیده بخلوت شکایتی میکردم از نکایت گردون پرفسوس . گفتم زجور اوست که ارباب فضل را عمر عزیز میرود اندر سر پیوس . ( ابن یمین ) ۲- طمع توقع .
دانشنامه عمومی
پاپ پیوس یکم ( به انگلیسی: Pope Pius I ) یکی از پاپ های کلیسای کاتولیک رم بود که در ایتالیا به دنیا آمد و بین سال های ۱۴۲ تا ۱۵۵ میلادی پاپ بود.