پیشترین

لغت نامه دهخدا

پیشترین. [ ت َ ] ( ص عالی ) صفت عالی مرکب از پیش و ترین.مقدم بر همه. سابق ترین ( از لحاظ زمان ) :
باز پسین طفل پریزادگان
پیشترین ِبشری زادگان.نظامی.|| مقدمترین و سابقترین ( از لحاظ مکان ).

فرهنگ عمید

جلوترین، پیش از همه.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- مقدم بر همه اسبق ( از لحاظ زمان ) : باز پسین طفل پریزادگان پیشترین بشری زادگان . ( نظامی ) ۲- مقدم ترین سابقترین اقدم ( از لحاظ مکان ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال احساس فال احساس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تاروت فال تاروت