پید

لغت نامه دهخدا

پید. ( ص ) ترت و مرت. تار و مار. ( برهان ) ( آنندراج ). || بیفایده. || هرچه از تف آتش زرد و ضایع شده باشد. ( برهان ). هر چیزی که از تف آتش زرد شود و نزدیک به سوختن باشد.

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - بی فایده ، بی ارزش . ۲ - تار و مار.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- بیفایده بی ارزش . ۲- ترت و مرتتار و مار.۳-هر چه از تف آتش زرد و ضایع شود: و هم فیها کالحون : و ایشان در ان آتش ترش رویان باشند از بهر آنک لبهاشان بر جسته باشد و دندانها پیذ آمده .

ویکی واژه

بی فایده، بی ارزش.
تار و مار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم