پژمانی

لغت نامه دهخدا

پژمانی. [ پ َ / پ ُ / پ ِ ] ( حامص ) اندوهگینی. وحشت. نفرت. غمگینی. مسائه. خدوک. رجوع به بی پژمانی شود.

فرهنگ فارسی

۱- اندوهگینی . ۲- وحشت . ۳- نفرت .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم