پریده
پریده. [ پ َ دَ / دِ ] ( ن مف ) پروازکرده. طیران کرده. || تبخیرشده. متصاعدشده. || زائل شده. نابودشده.
- رنگ پریده ؛ رنگ باخته. رنگ رفته. کم رنگ شده.
پریده. [پ ُ دَ / دِ ] ( ن مف ) پرشده. مملو. ممتلی. انباشته.
(پَ دِ ) (ص مف . ) ۱ - پرواز کرده . ۲ - بخار شده . ۳ - نابود شده .
۱. پروازکرده.
۲. به هوارفته.
پُرشده، انباشته.
( اسم ) پر شده انباشته مملو .
پرواز کرده.
بخار شده.
نابود شده.