پرزور. [ پ ُ ] ( ص مرکب ) قوی. نیرومند. که زور بسیار دارد. مقابل کم زور: آدمی پرزور. مردی پرزور. - آبی پرزور ؛ آبی بسیار با سرعت جریان. - بارانی پرزور ؛ باران بسیار. - تبی پرزور ؛ سخت گرم.
فرهنگ عمید
زورمند، نیرومند.
فرهنگ فارسی
( صفت ) که زور بسیار دارد نیرومند قوی مقابل کم زور : مردی پر زور . یا آب پر زور . که جریانی تند دارد . یا باران پر زور . تند و سیلابی . یا تب پر زور . سخت گرم .