پرده شناس. [ پ َ دَ / دِ ش ِ ] ( نف مرکب ) کنایه از مطرب و رامشگر و نوازنده و موسیقی دان : پرده شناسان بنوا در شگرف پرده نشینان بوفا در شگرف.نظامی.|| کنایه از عارف وصاحب فهم و فراست. ( برهان ).
فرهنگ معین
( ~. ش ِ ) (اِ. ص . ) ۱ - نوازنده ، موسیقی دان . ۲ - عارف .
فرهنگ عمید
۱. مطرب، نوازنده، رامشگر: پرده شناسان به نوا در شگرف / پرده نشینان به وفا در شگرف (نظامی۱: ۳۲ ). ۲. موسیقی دان.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- رامشگر نوازنده مطرب موسیقیدان . ۲- عارف صاحب فهم و فراست.