پرتوشناس

لغت نامه دهخدا

پرتوشناس. [ پ َ ت َ / تُو ش ِ ] ( نف مرکب ) رادیولژیست . ( فرهنگستان ).

فرهنگ عمید

کسی که در تشخیص بیماری ها از طریق پرتونگاری تخصص دارد، رادیولوژیست.

فرهنگ فارسی

( اسم ) کسی که با دستگاه پرتو شناسی کار کند رادیولوژیست رادیولگ .

فرهنگستان زبان و ادب

{radiologist} [پزشکی] پزشک متخصص پرتوشناسی * مصوب فرهنگستان اول
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال آرزو فال آرزو استخاره کن استخاره کن فال پی ام سی فال پی ام سی