پذرفتار

لغت نامه دهخدا

پذرفتار. [ پ ِ رُ ] ( نف ) پذیرفتار. کفیل. ( زمخشری ). حمیل. پایندان. ضامن. کسی که کم و بسیار کسی بر گردن گیرد و برساند. صبیر.غریر. قبیل. ( منتهی الارب ). کافل. زعیم :
دلت براز خدااز زمانه راهبر است
کفت به روزی خلق خدای پذرفتار.اسدی.- پذرفتار شدن ؛ زعامت. ضمانت. کفالت. پایندانی.

فرهنگ معین

(پَ رُ ) (ص فا. ) ۱ - ضامن ، کفیل . ۲ - فرمانبردار.

فرهنگ عمید

۱. قبول کننده.
۲. ضامن، کفیل.
۳. فرمان بردار.

فرهنگ فارسی

پذیرفتار، پذرفتکار، قبول کننده، ضامن، کفیل
( صفت ) کسی که کم و بسیار کسی برگردن گیرد و برساند پایندان ضامن کفیل پذیرفتار.

ویکی واژه

ضامن، کفیل.
فرمانبردار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال درخت فال درخت فال چوب فال چوب فال کارت فال کارت