پایشگر

فرهنگستان زبان و ادب

{monitor} [رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] [رایانه و فنّاوری اطلاعات] دستگاهی برای پاییدن و مشاهدۀ فعالیت ها در سامانۀ پردازشی به منظور تحلیل های بعدی [مهندسی مخابرات] شخص یا سامانۀ ناظر بر محیط یا صحنه یا دستگاه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال شمع فال شمع فال سنجش فال سنجش