ودید
ودید. [ وَ ] ( ع ص ) ودود. دوست. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || دوستان. ( منتهی الارب ). اسم جمع است به معنی محبان و دوستان. ( از اقرب الموارد ).
(وَ ) [ ع . ] (ص . ) دوست ، دوست دارنده . ج . اوداء.
دوست، دوست دارنده.
دوست، دوست دارنده
( صفت ) دوست دارنده جمع : اودائ .
دوست، دوست دارنده.
اوداء.