وجوهات

لغت نامه دهخدا

وجوهات. [ وُ ] ( ع اِ ) ج ِ وجوه. در تداول آنچه از مال زکوة و خمس و رد مظالم به مجتهدین خاصه با علم آنان برند و او آن را به مستحقین قسمت کند و آن را وجوهات بریه نیز گویند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ معین

(وُ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ وجوه . ۱ - پول ها. ۲ - آن چه بابت خمس و زکات در اختیار علمای روحانی قرار داده می شود.

فرهنگ فارسی

(اسم ) جمع وجوه ( جمع وجه ) : ۱ - پولها : ((داد و ستد کل مالیات دیوانی و وجوهات انفاذی خزان. عامره و غیره ... ) ) ۲ - آنچه بابت خمس و زکات در اختیار علمای روحانی قرار داده میشود.

ویکی واژه

جِ وجوه.
پول‌ها.
آن چه بابت خمس و زکات در اختیار علمای روحانی قرار داده می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال سنجش فال سنجش فال آرزو فال آرزو فال مارگاریتا فال مارگاریتا