واریخته

لغت نامه دهخدا

واریخته. [ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) ریخته. بازریخته. دوباره ریخته. واریز شده. تفریغ شده. تسویه شده. رجوع به واریختن شود. || جائی که شیب آن از یکسوست نه از چندسو. ( از یادداشتهای مؤلف ): شیروانی واریخته ( در اصطلاح بنایان ). ( از یادداشتهای مؤلف ).

فرهنگ معین

(تِ یا تَ ) ۱ - (ص مف . ) دوباره ریخته . ۲ - تفریغ حساب شده . ۳ - (اِ. ) جایی که شیب آن از یکسوست نه از چند سو.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - دوباره ساختن . ۲ - ریخته . ۳ - تفریغ حساب شده . ۴ - ( اسم ) جایی که شیبن ازیکسوست نه از چند سو : (( شیروانی وا ریخته . )

ویکی واژه

دوباره ریخته.
تفریغ حساب شده.
جایی که شیب آن از یکسوست نه از چند سو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال فنجان فال فنجان فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال راز فال راز