وارف

لغت نامه دهخدا

وارف. [ رِ ] ( ع ص ) باطراوت. تازه. نبات وارف ؛ ای ناضر. ( اقرب الموارد ). || بسیارسبز، نیک سبز و گوالنده. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ). نبات وارف ؛ گیاه گوالیده نیک سبز شده. ( ناظم الاطباء ). || فراخ. ( از مهذب الاسماء ). وسیع. متسع. ظل وارف ؛ یعنی ممتد. ( از اقرب الموارد ).
وارف. [ رُ ] ( اِ ) بادزن. مروحه. ( ناظم الاطباء ). بادبزن. || هر چیز انباشته از کاه. ( ناظم الاطباء ). || هر چیز برآمده. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(رِ ) [ ع . ] (ص . ) ۱ - گسترده ، وسیع . ۲ - بسیار سبز.

فرهنگ عمید

۱. ممتد، وسیع، گسترده.
۲. ویژگی گیاه سبز و گوالیده.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - گسترده ممتد وسیع . یا ظل وارف . سای. دراز و ممتد ( از اقرب الموارد ) : (( ... تا قریب پنجسال در ظل وارف و کنف عواطف او فارغ البال ... عمر گذرانیدم . ) ) ۲ - بسیار سبز و گوالنده .
با طراوت تازه

دانشنامه عمومی

وارف ( به انگلیسی: Wharf ) شرکت خوشه ای هنگ کنگی است، که در زمینه ارائه خدمات لجستیکی و کشتیرانی، مخابرات، دسترسی به اینترنت، فناوری اطلاعات و تلویزیون پولی، سرمایه گذاری و توسعه املاک و مستغلات فعالیت می کند.
شرکت وارف در سال ۱۸۸۶ راه اندازی شد. دفتر مرکزی این شرکت در هنگ کنگ قرار دارد و سهام آن در بازار بورس اوراق بهادار هنگ کنگ معامله می شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال میلادی فال میلادی فال ابجد فال ابجد فال ارمنی فال ارمنی