هکک

لغت نامه دهخدا

هکک. [ هَُ ک َ ] ( اِ ) به معنی هکچه که جستن گلوباشد، و به عربی فواق خوانند. ( برهان ) :
زآب سنان به سینه دشمن فرونشان
چون زامتلای خون دل او را هکک بود.امیرخسرو.
هکک. [ هَِ ک َ ] ( اِ ) چیزی را گویند مانند کجاوه. ( برهان ).

فرهنگ عمید

= سکسکه

فرهنگ فارسی

(اسم ) جستن گلو فواق .توضیح سکسکه
چیزی را گویند مانند کجاوه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم