هشته

لغت نامه دهخدا

هشته. [ هَِ / هََ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) گذاشته. ( برهان ). نهاده. هلیده. || رهاکرده. ( برهان ). رهاشده. || فروگذاشته. ( برهان ). || آویخته. ( برهان ).

فرهنگ معین

(هِ تِ ) (ص مف . ) گذاشته ، رها کرده .

فرهنگ عمید

۱. فروگذاشته.
۲. گذاشته شده.
۳. (اسم مصدر ) طلاق.

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- گذاشته رهاکرده . ۲- ترک کرده .

ویکی واژه

گذاشته، رها کرده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم