هرچند

لغت نامه دهخدا

هرچند. [ هََچ َ ] ( حرف ربط مرکب ) رجوع به ذیل کلمه «هر» شود.

فرهنگ معین

(هَ چَ ) (حر ربط ) اگر چه .

فرهنگ عمید

۱. هرقدر، هراندازه.
۲. (حرف ) اگرچه: هرچند پیر و خسته دل و ناتوان شدم / هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم (حافظ: ۶۴۴ ).

فرهنگ فارسی

هرقدر، هراندازه، اگرچه نیزمیگویند
اگرچه : (( گفتند که هرچند این خان. تست اما پادشاه دراین خانه اقامت دارد ) ) یا هرچندبیشتر. هرچه بیشتر هرقدربیشتر . یا هرچند زودتر. هرچه زودتر باندازهای کهممکن است زودتر. یا هرچند که. بااینکه : ( وهرچندکه این ازشمار آن دوگونه اتفاق که یادکردیم نیست . ) ) یاهرچندگاه . بفواصل زمانی:(درهرچندگاه یک بار بدیدن مامی آید )

ویکی واژه

benché
اگر چه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان استخاره کن استخاره کن فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت