نیامد

لغت نامه دهخدا

نیامد. [ ن َ م َ ] ( مص مرخم ، اِمص ) ادبار. مقابل آمد به معنی اقبال. ( یادداشت مؤلف ): فلان کار آمد نیامد دارد. این علامت نیامد کار است. سرکه انداختن آمد نیامد دارد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

ادبار . مقابل آمد به معنی اقبال .

فرهنگستان زبان و ادب

{misrun} [مهندسی مواد و متالورژی] عیبی که می تواند شامل بسیاری از ریختگی های نامطلوبی شود که براثر قطع جریان مذاب ریخته شده در قالب به علت سرد شدن زودهنگام مذاب پدید می آید و سبب پرنشدگی قطعۀ ریختگی در سطوح فوقانی یا قسمت های دور از راهباره ها (ingate ) می شو...

ویکی واژه

عیبی که می‌تواند شامل بسیاری از ریختگی‌های نامطلوبی ‌شود که براثر قطع جریان مذاب ریخته‌شده در قالب به‌علت سرد شدن زودهنگام مذاب پدید می‌آید و سبب پرنشدگی قطعۀ ریختگی در سطوح فوقانی یا قسمت‌های دور از راهباره‌ها (ingate) می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال انبیا فال انبیا فال شمع فال شمع فال سنجش فال سنجش