نوشینه

لغت نامه دهخدا

نوشینه. [ نو ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ) نوشین. شیرین. دلچسب. گوارا. مطبوع. در تمام معانی رجوع به نوشین شود :
رطب چین درآمد ز نوشینه خواب
دماغی پرآتش دهانی پرآب.نظامی.|| شراب گوارا. نوشین باده. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ). نوشین. از صفات شراب است. || ( اِ ) نام نوائی است از موسیقی. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(نِ ) (ص نسب . ) ۱ - شراب گوارا. ۲ - نوایی از موسیقی قدیم .

فرهنگ عمید

= نوشین

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) نوشین . ۲ - شراب گوارا . ۳ - نوایی است از موسیقی قدیم .

فرهنگ اسم ها

اسم: نوشینه (دختر) (فارسی) (هنری) (تلفظ: nušine) (فارسی: نوشينه) (انگلیسی: nushine)
معنی: دلپذیر، گوارا، نوایی از موسیقی، ( نوش، اینه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نوش، منتسب به نوش، نوشین، ن نوشین، و، ( نوش + اینه ( پسوند نسبت ) )، شیرین، خوشایند، خوش گوار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال احساس فال احساس استخاره کن استخاره کن فال پی ام سی فال پی ام سی