لغت نامه دهخدا
نوای. [ ن َ ] ( اِ ) نوا. رجوع به نوا شود. || عارض و کنار رخسار . ( ناظم الاطباء ).
نوای. [ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کاریزنو بالاجام از بخش تربت جام شهرستان مشهد، در 27 هزارگزی شمال غربی تربت جام و 2 هزارگزی غرب راه تربت جام به فریمان ، در دامنه معتدل هوائی واقع است و 159 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و پنبه ، شغل مردمش زراعت و مالداری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).