نشوه
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. مست کردن.
۳. (اسم ) سرخوشی از می، سکر، مستی، اول مستی.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) سرخوش شدن و نشاه یافتن بوسیله استعمال مواد مخدر . ۲ - ( اسم ) سرخوشی و نشاه : باشد کچلی نهان به فرقت چون نشوه که مضمر است در بنگ . ( ایرج میرزا . چا.دکترمحجوب ۲۹ )
دهی است از دهستان حوم. بخش مرکزی شهرستان ساوه در ۳۳ هزار گزی ساوه در جلگ. سردسیری واقع است و آبش از قنات محصولش غلات و سیب زمینی و بن شن و میوه ها شغل اهالی زراعت و گله داری و جاجیم بافی است .
ویکی واژه
سرخوش شدن و نشأه یافتن به وسیلة استعمال مواد مخدر.
سرخوشی و نشأه.