لغت نامه دهخدا مشایع. [ م ُ ی ِ ] ( ع ص ) لاحق و پس آینده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی ( اسم ) ۱ - کسی که از دنبال دیگری رود . ۲ - کسی که بدنبال مسافر رود بدرقه کننده جمع : مشایعین .