نبوی

لغت نامه دهخدا

نبوی. [ ن َ ب َ وی ی / وی ] ( از ع ، ص نسبی )منسوب به نبی و پیغمبر. ( ناظم الاطباء ) :
بزرگوارا نام آورا خداوندا
حدیث خواهم کردن به تو یکی نبوی.منوچهری.ایا ستوده به تو خانواده نبوی
جهان گرفته به رای صواب و عزم قوی.سوزنی.گیسوی تو شهپر همای نبوی دان.سوزنی.وآن دگر فصل خطبه نبوی
کاین کهن سکه زو گرفت نوی.نظامی.

فرهنگ معین

(نَ بَ ) [ ع . ] (ص نسب . ) منسوب به نبی و پیغمبر.

فرهنگ عمید

مربوط به نبی: حدیث نبوی.

فرهنگ فارسی

منسوب به نبی
( صفت ) منسوب به نبی پیغمبری : وروایت کرده اندکه برلفظ نبوی رفته ... یاحضرت نبوی .محمد ص بن عبدالله : وعاقبه الامر بیاری باری تعالی ونصرت او...واقبال حضرت نبوی نصرت مارابود.

ویکی واژه

منسوب به نبی و پیغمبر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم