ناذر

لغت نامه دهخدا

ناذر. [ ذِ ] ( ع ص ) نذرکننده. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). آنکه نذری منعقد کرده است. || فلان ناذر الی بعینه ؛ اذا شد النظر الیه و اخرج عینه. ( المنجد ). چون تیز و به خیره در او نگرد. اسم فاعل است از نذر. رجوع به نذر شود.
ناذر. [ ذِ ] ( اِخ ) از نامهای مکه است. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(ذ ) [ ع . ] (ص فا. ) ۱ - نذرکننده . ۲ - ترساننده ، بیم دهنده .

فرهنگ فارسی

( اسم ) آنکه نذری کرده نذر کننده .
از نامهای مکه است .

ویکی واژه

نذرکننده.
ترساننده، بیم دهنده.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال احساس فال احساس فال لنورماند فال لنورماند فال مکعب فال مکعب