ناتام
ناتام. ( ص مرکب ) ناقص. ناتمام. غیرکامل :
ناتام در اینجایت آوریدند
تا روزی از اینجابرون شوی تام.ناصرخسرو.
[ فا - ع . ] (ص . ) ناتمام .
( صفت ) ناتمام غیرکامل ناقص : ناتام دراینجایت آورند تاروزی ازاینجابرون شوی تام . ( ناصرخسرو ) مقابل تام تمام .
ناتمام.