میکرب

لغت نامه دهخدا

میکرب. [ رُ ] ( فرانسوی ، اِ ) میکروب. جانوران ذره بینی بسیار کوچک. ( از لغات فرهنگستان ). هر یک از موجودات زنده یک سلولی و ذره بینی ( اعم از موجودات یک سلولی گیاهی یا حیوانی ) که غالباً بیماری زا می باشند. میکربها را معمولاً به سه دسته جانوری و گیاهی و ویروسها تقسیم می کنند. دسته اول جزو جانوارن یک سلولی یا آغازیان اند. دسته دوم جزو گیاهان یک سلولی ( باکتریها، قارچهای یک سلولی ) می باشند، ولی ویروسها با وجود آنکه جزو عوامل زنده محسوبند، در تقسیم بندی گیاهی یا جانوری محل آنها مشخص نیست.

فرهنگ فارسی

(اسم ) هریک از موجودات زنده یک سلولی و ذره بینی ( اعم از موجودات یک سلولی گیاهی یا حیوانی ) که غالبابیماری زا میباشد . میکربهارا معمولا به سه دسته میکربهای جانوری و میکربهای گیاهی و ویروس ها تقسیم میکنند . دسته اول جزو جانوران یک سلولی یا آغازیان اند دسته دوم جزو گیاهان یک سلولی ( باکتریها قارچ های یک سلولی ) میباشند ولی ویروس ها با وجود آنکه جزو عوامل زنده محسوبند در تقسیم بندی جانوری یا گیاهی محل آنها مشخص نیست .

فرهنگستان زبان و ادب

{microbe} [زیست شناسی-میکرب شناسی] 1. اندامگان های میکروسکوپی شامل برخی جلبک ها و باکتری ها و قارچ ها و تک یاخته ها و ویروس ها 2. هر اندامگان میکروسکوپی بیماری زا

ویکی واژه

germe
microbo
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال تاروت فال تاروت فال عشق فال عشق فال اعداد فال اعداد