میرشکار. [ ش ِ ] ( اِ مرکب ) رئیس و مهتر شکارچیان. ( ناظم الاطباء ). مهتر قورچیان. ( آنندراج ). لقب رئیس شکارچیان شاه. شکارچی باشی. ( یادداشت مؤلف ). لقب مهتر نخجیرگران دربار. || قوشچی باشی و بازدار و دارنده مرغان شکاری. ( ناظم الاطباء ). مهتر قوشچیان شاه چه قوش به معنی باز شکاری است و قوشچی یعنی مسؤول و دارنده باز شکاری سلطنتی. ( از یادداشت مؤلف ).
فرهنگ معین
(ش ) (ص مر. اِمر. ) کسی که بر شکارچیان پادشاه و امیر ریاست دارد، مهتر صیادان .
فرهنگ عمید
کسی که مٲمور و متصدی آماده ساختن وسایل شکار است، سرپرست و نگهبان شکارگاه، بزرگ شکارچیان.
فرهنگ فارسی
سرپرست ونگهبان شکارگاه، کسی که مامورومتصدی آماده ساختن وسایل شکاراست، بزرگ شکارچیان ( صفت و اسم ) کسی که بر شکارچیان پادشاه وامیر ریاست دارد مهتر صیادان : [ مهدی قلی خان و میر شکار و سایراسب انداختند در نارا گرفتند .]
ویکی واژه
کسی که بر شکارچیان پادشاه و امیر ریاست دارد، مهتر صیادان.