مکایدت

لغت نامه دهخدا

مکایدت. [ م ُ ی َ / ی ِ دَ ] ( از ع ، اِمص ) مکایدة. مکر. حیله. خدعه. بدسگالی : و بر حق و حقیقت مکایدت و مجاهدت هر دو اطلاع تمام یافتم. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 254 ). و رجوع به مکایدة و مکایده شود.
مکایدة. [ م ُ ی َ دَ ] ( ع مص ) با کسی دستان آوردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ). بدسگالیدن.( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مکر کردن. ( از اقرب الموارد ). و رجوع به مکایده و مکایدت شود.

فرهنگ معین

(مُ یِ دَ ) [ ع . مکایدة ] (مص ل . ) مکر کردن ، حیله کردن .

فرهنگ عمید

مکر کردن، حیله کردن.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) مکر کردن حیله کردن . ۲ - ( اسم ) مکر حیله .

ویکی واژه

مکایدة
مکر کردن، حیله کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال ای چینگ فال ای چینگ فال ارمنی فال ارمنی