مکالمات

لغت نامه دهخدا

مکالمات. [ م ُ ل َ / ل ِ ] ( از ع ، اِ ) مکالمه ها و گفت و شنودها. ( ناظم الاطباء ). ج ِ مکالمه : اتصال آزادچهره به خدمت پادشاه و مکالماتی که میان ایشان رفت. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 287 ).

فرهنگ فارسی

( مصدر اسم ) جمع مکالمه
ماخوذ از تازی مکالمه ها و گفت و شنود ها .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم