موسسه

لغت نامه دهخدا

( مؤسسة ) مؤسسة. [ م ُ ءَس ْ س ِ س َ ] ( ع ص ) تأنیث مؤسس. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به مؤسس شود. || ( اِ ) بنگاه. ( لغات فرهنگستان ). بنیاد. سازمان. نهاد. واحد: مؤسسه اجتماعی ، نهاد اجتماعی. مؤسسه بانکی. مؤسسه آبیاری. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

تاسیس کرده شده، بنگاه
( اسم ) مونث موسس : ۱- تاسیس شده بنیاد نهاده . ۲- بنگاه سازمان اداره جمع : موسسات .
تانیث موسس .

ویکی واژه

azienda
istituto
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم