لغت نامه دهخدا
- موزیک زدن؛ نواختن آلات موسیقی چون شیپور و سنج و قرنی و طبل و غیره باهم. نواختن موزیکان. ( ناظم الاطباء ). رجوع به موزیکان شود.
- موزیک عزا؛ آهنگی که دارندگان مجموعه ای از آلت موسیقی در مرگ بزرگان به نوای خاصی می نوازند. ( از یادداشت مؤلف ).
|| علم به صنعت ترکیب خوش آیند آوازها. ( از ناظم الاطباء ). در اصل به سریانی علم سرود است. ( از آنندراج ).