مهر زدن

لغت نامه دهخدا

مهر زدن. [ م ُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) ممهور ساختن. مهر کردن.

فرهنگ معین

( ~. زَ دَ ) (مص م . ) نشان کردن بر چیزی .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) مهر کردن .

ویکی واژه

timbrare
نشان کردن بر چیزی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال شمع فال شمع